قصه کودکانه حساسیت زنبوریحساسیت زنبوری فکر می کرد سرما خورده به خاطر همین شروع کرد به خوردن عسل سرماخوردگی و عسل ضد سرفه… اما حالش بهتر نمی شد و هی بیشتر عطسه می کرد … زیچّی …. زیچّی … عطسه هاش بهتر نشد که هیچی، سرفه هم بهش اضافه شد. با هر سرفه صدا می کرد زوه زوه … زوه زوه… کم کم عطسه و سرفه اش با هم قاطی شد… زیچّی… زوه زوه … زیچّی….. زوه زوه … بالاخره زنبوری مجبور شد بره پیش دکتر. دکتر « زا زو زی» زنبوری رو معاینه کرد و گفت:… ززززمریضی شما حساسیته ززز… باید چیز میزززایی که برای حساسیت بده نخورید. ززز اگه بخورید اصلا خوب نمی زید. زنبوری با عطسه و سرفه گفت هر چی بگید…زیچّی ….گوش می,قصه,کودکانه,حساسیت,زنبوری ...ادامه مطلب