داستان کودکانه روزی که استخوان مریض شد..روزی که استخوان مریض شد از دکتر رفتن خوشش نمی آمد. مدتی در رختخواب خوابید و از این طرف به آن طرف غلطید اما بالاخره درد، کلافه اش کرد. مجبور بود پیش دکتر برود. با خودش فکر کرد که حالا اگر هم دکتر آمپول داد، آمپول را که به من نمی زنند. به ماهیچه می زنند. به من چه، خوب بزنند! بالاخره تصمیمش را گرفت و رفت پیش دکتر. دکتر تا استخوان را دید گفت آخر من چقدر بگویم باید شیر بخوری، باید سبزیجات بخوری . وگرنه انقدر ضعیف می مانی که هر روز یک جایت درد می گیرد. اگر اینطوری پیش بروی شاید یک روز خورد بشوی. مجبور می شوی سرتا پایت را با گچ، آتل ببندی. تا اسم گچ و آتل بن,داستان,کودکانه,روزی,استخوان,مریض ...ادامه مطلب
پیشگیری از پوکی استخوان هاپیشگیری از پوکی استخوان ها , محققان جوان ایرانی به همراهی تیمی از متخصصین وپژوهشگران دانشگاه صنعتی شریف موفق به تولید نوشابهای با پایه شیر، برای اولین بار در ایران شدند.پیشگیری از پوکی استخوان هابنا بر این گزارش؛ نوشابه لبنی که از دهه ۵۰ میلادی در اروپا تولید و مصرف میشود, ...ادامه مطلب